
انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در شرایطی برگزار شده بود که مردم از انتخابات پارلمانی که مضحکهیی بیش نبود دلِ خوشی نداشتند. دولت و سیاسیون افغانستان به ویژه مدعیان قدرت کمیسیون های جدید را برگزیدند تا در انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات بهتری صورت گیرد. متأسفانه عموامل مختلفی سبب شد که این دور انتخابات نیز به گونهی درست و قناعتبخش برگزار نشود. مردم در انتخابات با دلگرمی شرکت نکردند. در حقیقت انتخاباتی که در تاریخ افغانستان شهروندان در آن خیلی کم شرکت کردند، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۸ بود؛ ادامهی جنگ و تهدیدهای امنیتی یکی از عوامل شرکت کم مردم در انتخابات بود. اما نرفتن تعداد بیشتر مردم به پای صندوقهای رای عوامل دیگری نیز دارد که حالا جای بحث آن نیست.
اعلام نتایج انتخابات از سوی کمیسیون مستقل انتخابات قناعت جناحهای بازنده را فراهم نکرد. کمیسیون، دکتر محمداشرف غنی را برندهی انتخابات اعلان کرد. اما تیم ثبات و همگرایی رقیب اصلی دکتر غنی، داکتر عبدالله عبدالله را برندهی انتخابات دانسته و او را رییسجمهور افغانستان عنوان کردند. متأسفانه هردو مدعی قدرت در یک روز مراسم تحلیف را به جا آوردند، اما با چند تفاوت:
محمد اشرف غنی سند برنده شدن در انتخابات را از سوی کمیسیون در دست داشت و براساس احکام مواد قانون اساسی توسط رییس ستره محکمه کشور مراسم تحلیف را به جا آورد. اکثریت نمایندههای کشورهای دوست افغانستان در مراسم تحلیف آقای غنی شرکت کرده بودند. اما تحلیف داکتر عبدالله عبدالله این ویژگیها را نداشت. او منحیث رییسجمهور خودخوانده در جمع هوادارانش تحلیف اجرا کرد.
داکتر عبدالله و به خصوص شرکای انتخاباتی وی بیشتر چهرههای شناخته شده سیاسی و قدرتطلب سالهای پسیناند، آنها این همه تقلا را برای آن انجام دادند که شریک قدرت سیاسی باشند و از گزند برخوردهای بیرحمانهی رییسجمهور محمد اشرف غنی در امان بمانند. شاید آنها فکر میکردند که از این همه پافشاریها نتیجه به دست آورند و در بدترین حالت با مداخلهی میانجیگران بینالمللی از جمله امریکا به مراد برسند. از طرف دیگر دکتر غنی خود را رییسجمهور قانونی افغانستان میداند و نمیخواهد تجربهی انتخابات ریاست جمهوری گذشته که منجر به ایجاد حکومت وحدت ملی شده بود، تکرار شود. از سوی دیگر دوستان بینالمللی افغانستان به ویژه امریکا تلاشهایش برای حل این مسأله را به گونهای که در سال ۲۰۱۴ انجام داده بود، به کار نبستند. و تنها کاری که کردند خواستها و پیشنهادهای هر دو جانب را به یک دیگر رساندند. آخرین تلاش در این زمینه سفر مایک پمپیو وزیر خارجه امریکا به کابل و انجام دیدارهای شتابنده با داکتر عبدالله عبدالله و دکتر محمد اشرف غنی بود که توافقی در پی نداشت. امریکا خواست برای ایجاد تفاهم و توافق میان دو طرف از ابزارهای فشار استفاده کند. وزیر خارجه امریکا با صدور اعلامیهای هر دو جانب را به بیپروایی به منافع امریکا متهم نموده و تهدید کرد که اگر آنها به زودی با هم سازش نکنند کم از کم یک میلیارد دالر از کمکهای امریکا به افغانستان را قطع خواهد کرد.
ظاهراً این تهدید نیز تاهنوز به نتیجهیی نرسیده است. دکتر غنی در واکنش به اعلامیه وزارت خارجه امریکا طی ایراد بیانیهای ادعا کرد که قطع یک میلیارد دالر کمکهای امریکا به روند دولتداری در افغانستان تأثیر منفی نخواهد گذاشت. و او با راهاندازی برنامههای ریاضتی در بدنهی دولت و با استفاده از راههای دیگر آن را تلافی خواهد کرد. وی در عین حال گفت که تلاش خواهد کرد تا قناعت جانب امریکا را از راه مذاکره فراهم کند تا این تصمیم خود را عملی نکند.
به همه حال اوضاع پیش آمده مردم افغانستان راه در وضعیت بدی قرار داده است. کشمکشهای «رهبران» افغانستان بر سر قدرت از یکسو، تهدیدهای امریکا از جانب دیگر و مهمتر از اینها شیوع ویروس کرونا تأثیر بد روانی را در جامعه ایجاد کرده است. بدون شک قربانیهای اصلی این سه تهدید مردم اند. مردم خسته و بینوای افغانستان منتظر شنیدن یک خبر دلخوش کننده استند. بدون شک قطع کمکهای یک میلیارد دالری امریکا به افغانستان در زندگی روزانه مردم تأثیر ناگوار خواهد داشت.
همه میدانیم که در ۱۸ سال اخیر دولت افغانستان با کمکهای سیل آسای امریکا و شرکای بینالمللی اش به حیات خود ادامه میدهد. دولت و مردم برای سالهای طولانی همچنان به کمکهای جهانی نیاز دارند. اگر یکسو جنگهای نیابتی چندین ساله مردم ما را به سختیهای وصفناپذیر مواجه کرده است از جانب دیگر تلاشهای قدرتطلبانهی «رهبران» فرصتهای خوب را از دست مردم بیرون خواهد کرد. در یک کلام، مردم در تقلای زنده ماندن استند و «رهبران» در تقلای رسیدن به قدرت.
اگر مدعیهای قدرت در افغانستان در روزهای آینده با ترجیح منافع ملی و سرنوشت آیندهی فرزندان این سرزمین از خودخواهیهای خود کاسته با هم کنار نیایند، روزهای بدی در انتظار ما خواهد بود. الحذر!